اسکرانچیم تو دستم نبود، لحظهی آخر فکر کرده بودم موهامو با کلیپس جمع کردم و اسکرانچی رو از دستم درآورده بودم. یکی از خودکاراشو برداشتم، موهامو پیچیدم و خودکارو کردم تو موهام. یخورده جمع و جور کردم و داشت برامون غذا درست میکرد و نوشیدنی. کارامون تقریبا همزمان تموم شد و نشستیم به غذا خوردن و حرف زدن..