To my 30th

داره گریه‌م میگیره تو خنده های الکی

يكشنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۴۹ ب.ظ

اون تایمی از شبه که جون کندنام رو انجام دادم و خسته دراز میکشم روی تخت، حالا فکر نکنید خیلی جون کندن عجیبی در کار بوده، نه، سر و کله زدنای ذهنیم رو میگم. نمیدونم نیو یر رزولوشن نوشتم برا خودم یا نه و اینکه کجاست حتی:)) اما تا اینجا کارای خوبی پیش بردم و زیبا بوده واسم، شروع زبان خوندن و تعیین سطحی که همون تایم هم بهم کیف داد پس از سالها حرف نزدن، رانندگی ای که تنها نه هنوز اما تا وسطای شهر و تایمای شلوغ رفتم، رژیمی که پس از مدت‌ها شروعش کردم و سفت و سخت نبوده اما یک ماهیه دارمش و تا حدودی سر و سامون دادن روابط.

از وقتی یادم بوده، حتی وقتی ۶۵ کیلو بودم و باریک:)) درگیر لاغر شدن بودم و اذیتم میکرده، حالا ۶۷ شدن آرزوعه واسم:))

برا پس فردا وقت کراتین گرفتم و اینم یه تغییر دیگه بلخره، قیمت مناسب و عجیبی داشت:)) گفتم حالا که اینطوره باقی پولی ک واسش گذاشته بودم رو کیف خوشگل رنگیه رو بخرم، دیدم تو کتگوری kids عه و سرخورده شدم:)) زیباترین بود ولی.

برم برا سریال آبکی و آخر شبیم.

وووو آخر سر هم وقت ویزیتی که از دکتر پوست گرفتم و میخوام که لیزر رو شروع کنم. گود جاب مهسا جانم:))

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۲۹
من ِ ۲۱ ساله

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی