خونه ی ما دوره دوره، پشت کوهای صبوره..
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۲۱ ب.ظ
عکس های خونه بیشتر از هر چیزی به وجد میارنم و میتونم مدت ها توی پینترست نگاشون کنم و هربار بیشتر غرق بشم، میتونن بهم انگیزه بدن که سگدو بزنم واسه داشتن گوشه های دنج و خونه ای که هر جای دور یا نزدیک بری، برگشتن بهش هست و از معدود چیزهای ثابتیه که انتظارت رو میکشه.
سفر قشنگه اما ترجیح من به ساختن و داشتن خونه و گوشه های دنجم، بعد پول جمع کردن واسه سفره، تا که تو هر سفری بدونم خونه ی قشنگم انتظارم رو میکشه.
دیروز داشتم فکر میکردم چرا انقدر باید واسه خونه ی خودم رو خریدن دارم و انقدر هم زود؟ واجبه فشار سنگینی رو از جهت روانی متحمل شم براش وقتی هنوز لزوم انچنان نداره؟
شل کردن خوبه، شل کردن همیشه جوابه. درس خوندن هم خوبه و جوابه😕 بهتره برم ادامه ی درس هارو بخونم تا که خواب استیبل دیشب ادامه دار باشه برام بلخره.
۹۸/۱۱/۱۶