To my 30th

dont ask if im happy, u know im not

شنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۲ ق.ظ

اومدم همینطور و بی موضوع بنویسم که چشمم به پست قبل خورد و خب لازم دیدم اپدیتی ازش بذارم.

نوشته بودم که وقت کراتین و لیزر گرفتم و زبان و رانندگی هم در دست اقدامه اما خبببب قضایا به اینجا رسید که یه جلسه زبان ست کردیم و تا خود شب استرسشو کشیدم اما خب کنسل شد و فعلا وقت دیگه ای ست نکردیم. رانندگیم کمتر شده اما خب تا بیمارستان با بابا میرم و میام ولی تنها جایی نرفتم. کراتین کردم و روزای اول دودل بودم اما حالا دوسش دارم. اکستنشن مژه کردم که بسیااار مورد علاقمهlaugh و خب دیگه دستاورد خاصی نداشتم. عروسیا تموم شدن. دال رفت و جمع چهار نفره ی اون شبمون برام دلتنگی برانگیزه.

از هفته اول تیر به بعد و بعد اتفاقاتی کهشت سر هم برا داداشا افتادن منم چندین درجه پایین تر اومدم و تقریبا هیچی سر جاش نیست. نمیدونم قراره به کدوم سمت بره اما صبحا به زور بیدار میشم و خودمو از تخت میکشم بیرون. به خصوص صبح امروز و بعد این که خودمو باز تو معرض ضعف قرار دادم.از وزنم بگممم که به نقطه ارومی نسبتا برام رسیده که خب کاش تنبلی نکنم و اینبار رژیمم رو با ورزش ادامه بدم. فعلا که بعد عروسی هیچ رژیم جدی ای رو نتونسم پیش بگیرم. همگی یه روز درمیون بودن.

حالا هم باید باز خودمو از رو تخت بلند کنم و دوش بگیرم واسه رفتن سمت مقصذ احتمالی.

دو سه روز پیش به نون میگفتم که دلم چقدر اون مقصد رو میخواد اما خب نه با این حال و این جمع و این برنامه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۵/۱۵
من ِ ۲۱ ساله

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی