هی به یادم میای
دوشنبه, ۲۸ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۴۸ ق.ظ
روزای عجیبین، طی سه دقیقه ای که از اسنپ پیاده شدم تا به فست فود برسم دوبار زهرترک شدم از دیدن ماشینی که حس کردم شبیه ونای گشت ارشاده و دیدن موتورای پلیس ک روشون پلیس سوار بود.
دستم به نوشتن تو کانال نمیره اصلا، یعنی این روز ها هم عادی میشه؟ بخدا که انصاف نیست این غم بگذره و فراموش شه.
امشب؟ میتونم یخورده از کتابم رو بخونم و یه قسمت سریال ببینم و یه قسمت هم ویدیوی قلب رو؟
+حالا که یک ساعت و نیم گذشته کمی کتاب خوندم، بجا قلب دو جلسه طراحی سایت دیدم و اونقدر سرعت نت اذیت کرد که سریالم رو دانلود نکردم و ترجیح میدم با این تهوعی که دارم بخوابم و سریالمو بیخیال بشم.
۰۱/۰۶/۲۸
صبح میشه آخرش،صبح میشه....